خوشبختی
http://optimism.loxblog.com/page/9
نظرات شما عزیزان:
روزی روباهی داشت دروغ گویی میکرد میگفت گاهی من گرگ میخورم گاهی من پلنگ میخورم گاهی من شیر میخورم بعد شیرو دید پشت سرشه گفت گاهی من گوه اضافی میخورم :|
==================================================
چند وقت پیش, باخانواده از جایی برمی گشتیم
توی خیابون یكی از اشناها رو دیدیم و از ماشین پیاده شدیم برای سلام و احوال پرسی
از اتفاق ایشون فكر میكنه من رو دوست داره!!!!
منم هیچ بهش محل نذاشتم
)))))
ایشونم بهش برخورد
سوارماشین شد و تخت گاز رفت
باباشو جا گذاشت!!!!!!
حالا ما 0_0
نمیدونستیم ابرو داری كنیم یا بخندیم!!!
حالا من عذاب وجدان >_<
=======================================
سلام فندق.
پاسخ:خخخخخخخخخخخخخ سلام چطوری